“دل”
این کلمه ی بی نقطه، گاهی برایت تنگ می شود تا حد یک نقط …

باشه اشکالی نداره

فراموشم کن...

ولی باور کن سخت  است فراموش کردن کسی که با او

همه چیز و همه کس

را فراموش می کردم...

به مدت تمام دلتنگی هایم به من بدهکاری ، وعده ی ما باشد روزی که دلتنگم شدی…

من اگر عاشقانه می نویسم…

نه عاشقـم !، نه شکست خورده …

فقط می نویسم تا عشق ღیاد قلبم بمانـد …!

در ایـن ژرفای دل کندن ها و عادت ها و هوس ها ،

فقـط تمـرین آدم بـودن میکنم …

اونقدر که فکرشو می کنی دوستت ندارم

اونقدر دوستت دارم که فکرشو نمی کنی....

عمیق ترین درد زندگی

دل بستن به کسیت

که بدانی به تو تعلق ندارد...

 
می دانم برای من نیستی

 اما دلی که تنگ می شود این حرف ها را نمی فهمد

می ترسم کسی، نه خودت را،
که دوست داشتنت را از من بگیرد !

 
اگه نهایت دوست داشتن در قطره ی باران است
من دریا را تقدیمت میکنم . . .

برای همه خوب باش !

آنکه فهمید همیشه کنارت خواهد ماند....

و آنکه نفهمید

روزی دلش برای خوبی هایت تنگ می شود...

بین من و تو همه چیز تمام شده است

غیر از یک چیز

و آن هم این است که من

هنوزهم دوستت دارم

گاهی اوقات فقط مجبوریم بپذیزیم که بعضی از آدمها فقط می توانند در قلبمان بمانند نه در زندگیمان

به نسیمی همه ی راه به هم می ریزد

کی دل سنگ تو را آه به هم می ریزد؟

سنگ در برکه می اندازم و می پندارم

با همین سنگ زدن ماه به هم می ریزد

عشق بر شانه ی هم چیدن چندین سنگ است

گاه میماند و ناگاه به هم میریزد

هرچه را عقل به یک عمر به دست آوردست

دل به یک لحظه ی کوتاه به هم می ریزد

آه...یک روز همین آه تو را می گیرد

گاه یک کوه به یک کاه به هم می ریزد

کجاست؟ اون خاطره هامون؟ چی شد اون حال و هوامون؟

چقده دلنگرونم.....

..... کاشکی حالمو بدونی

مگه بجز یه عشق پاک من چیزی می خوام

حتی اگه بخواد می دم جونمم براش

تو بی خبر از من و حال منی

یه حرفایی رو باید گفت ولی قلبم نمی زاره

این عشقه یا خیاله

بلايي سرم اومد از درد دوري كه يادم بره عشق ღ يعني صبوري

  مي خوام بي خيالت شم اما چــــــــــــــــــــــــــه جوري彡

چـــــــــه جوري  

چه جوري تو فكرت نباشم  

يا مثل خودت بي وفا شم           چه جوري با دوريت بسازم

بيا كه دلم تنگه بازم ➽

✿ ❀ ✿ ❁ ✾

تو خلوت شبونم  دنبال يه بهونم به فكر تو بيافتم هنوز همون ديونم

 ✿ ❀ ✿ ❁ ✾

تو كاري كردي با قلبم ❤ كه هر لحظه پريشونم

دارم مي سوزم و اينجور نزن آتيش به اين جونم

دارم مي سوزم از اين حس          همين حسي كه بي رحمه

كه من عاشق شدم اما          كسي اينو نمي فهمه

يه وقتايي همه چيز هست ولي اوني كه بايد نيست